برای داشتن اعتماد به نفس بالا، با خودتون آشتی کنید!

ریشهی تمام ناکامیها، شکستها، موقعیتهای بد مالی، تجربههای ناخوشایند روابط عاطفی و حتی بیماریها، فقط و فقط یک چیزه: باورهای غلط. باورهای غلطی که اولین نشونهش نداشتن یا کمبود اعتماد به نفس هست؛ متاسفانه از زمان کودکی، باورهای غلطی در ذهن ما شکل گرفته که با همونها بزرگ و تبدیل شدیم به آدمهایی که پر از اختلالات ریز و درشت روانی هستیم؛ متاسفانه همه هم با روانشناسی و استفاده از روانشناسها غریبه هستیم و حتی اگر کسی به ما پیشنهاد رفتن پیش روانشناس رو بده، این مساله رو یک توهین بزرگ به خودمون میدونیم و ناراحت میشیم!
باورهای خود رو بکوبید و از نو بسازید!
همونطور که گفتیم باورها مهمترین نقش رو در زندگی ما دارند و برای تغییر زندگیمون، راهی نداریم جز تغییر باورها؛ و گفتیم که از نشونههای باورهای غلط، نداشتن اعتماد به نفس هست؛ اما نکته مهمی که در اینجا وجود داره، اینه که آیا میشه با بالا بردن اعتماد به نفس ، باورها رو تغییر داد؟! در واقع همون سوال همیشگی که اول مرغ بوده یا تخممرغ؟!
حقیقت اینه که تکنیکها و روشهایی برای بالا بردن اعتماد بهنفس وجود داره که میتونه در بلندمدت روی باورهای ما تاثیر بگذاره؛ پروسه به این صورته که شما با یک سری تکنیکها میتونید اعتماد بهنفستون رو بالا ببرید و حس خوب داشته باشید و درمقابل تاثیرش رو روی باورهاتون ببینید! نگران نباشید با خوندن کامل این مطلب متوجه منظور ما خواهید شد.
چطور وقتی در حال غرق شدن هستید، ناجی خود باشید؟!
شاید درک این جمله خیلی سخت بهنظر بیاد، اما فقط شمایید که میتونید ناجی خودتون باشید. اگر مطلب کمبود اعتماد به نفس چه علائمی دارد؟ رو خونده باشید، متوجه شدید که چقدر روی این مساله تاکید داشتیم که همه چیز از درون خود انسان هست و هیچ عامل بیرونی برای خوشبختی و بدبختی وجود نداره. پس این رو باور کنید که در جهان کسی غیر از شما وجود نداره!
شما همه چیز خودتون هستید! شاید این جمله معنی تنها بودن رو بهتون القا کنه، اما مهم نیست؛ چرا که این تنهایی از سر قدرته نه ضعف! از منظر قدرت، شما خالق جهان خودتون هستید و این حس بسیار لذتبخشه؛ اما چطور باید وقتی اعتماد به نفس کوچکترین کاری رو هم ندارید، این حس لذتبخش رو تجربه کنید؟!
سمی به نام اعتماد به نفس کاذب!
یادتون باشه که قرار نیست با جملات تلقینی به اعتماد به نفس برسید! چرا که اعتماد به نفس واقعی با این روش بهدست نمیاد. شما باید به حرفی که میزنید یا رفتاری که دارید از ته دل باور داشته باشید؛ این مشکل میتونه در تشخیص آدمهای با اعتماد به نفس هم پیش بیاد؛ مثلا به صرف اینکه فلانی، فلان چیز( پول زیاد، موقعیت خوب و …) رو داره، نمیشه نتیجه گرفت که آدم با اعتماد به نفسی هست؛ چون راههای به دست آوردن موفقیت در داشتن اعتماد به نفس خیلی مهمه.
پس باز به این نتیجه میرسیم که اعتماد به نفس واقعی، حسیه که از درک ما از خودمون ناشی میشه، فارغ از هر گونه واقعیت بیرونیِ قابل لمس. یعنی اگر هزار نفر هم از ما حساب ببرند، تا خودمون در خودمون به این درک نرسیم، کماکان ممکنه احساس کنیم دیگران ما رو آدم حساب نمیکنند!
اعتماد به نفس واقعی، فقط از درون شما میجوشه!
این حس حالتی ذهنیه. درکی از خود که میگه: شما چیزی کم و کسر ندارید و هر چیزی که الان یا بعدا لازمه داشته باشید رو دارید. کسی که در زندگی اجتماعیش اعتماد به نفس داره، همون کسیه که احساس میکنه برای سر و کله زدن با مردم چیزی کم و کسر نداره. همون کسی که لیاقت داشتن بهترین چیزها رو در خودش میبینه و با همین باور به همهی اونها میرسه.
جالب اینکه اعتماد به نفس شامل تمام مسائل زندگی شما میشه! ینی امکان نداره با اعتماد به نفس به شرایط کاری خوب برسید و بعد در روابط عاطفیتون دچار مشکل بشید، یا روابط معنوی خوبی با خالق داشته باشید و از بیماری رنج ببرید؛ این پکیج کامله! با داشتن یکی بقیه خودبهخود در مسیر درست قرار میگیرند. اما فقط و فقط با اعتماد به نفس واقعی و صرفا با باور تواناییهاتون میتونید به این پکیج کامل برسید!
با افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، معاشرت کنید
سعی کنید افرادی که اعتماد به نفس واقعی دارند رو شناسایی کنید و تا میتونید باهاشون معاشرت کنید؛ چرا که به راحتی میتونید ازشون الگوبرداری کنید؛ این افراد ویژگیهای خاصی مثل مسئولیتپذیری دارند، قابل اعتماد و قابل اطمینان هستند، شخصیت قوی و محکمی دارند و دوست دارند به دیگران کمک کنند.
شاید بگید اونقدری اعتماد به نفس من پایینه که نمیتونم با کسی معاشرت کنم، چه برسه به اینکه اون آدم اعتماد به نفس بالایی هم داشته باشه! اما باید بگیم که چارهای ندارید؛ این یکی از بهترین و کمهزینهترین روشها برای بالا بردن اعتماد به نفسه.
همیشه از خودتون بپرسید: الان بهترین کار چیه؟!
همهی ما در موقع ترس، با علائمی درونی مواجه میشیم که نباید این نشونهها رو سرکوب کنیم یا نادیدهشون بگیریم، بلکه باید با اونها روبهرو بشیم. با توجه کردن به احساسات و عواطفمون، میتونیم تشخیص بدیم که چه وقتهایی دچار اضطراب هستیم. گاهی اوقات با پرسیدن سؤالهای سادهای مثل: «در شرایط فعلی، بهترین کاری که میتونم انجام بدم چیه؟» میتونید با ترسهاتون روبهرو شید. همین سؤال، مسیر شما رو برای ادامه روشن میکنه!
امیدواریم روزی برسه که هیچکس از رفتن پیش روانشناس و درمان اختلالات روانی که همه ما کم و بیش دچارش هستیم، نترسه و تمام این تابوها شکسته بشه.