برنامه نویس ذهن خود باشید(۲)
در ادامهی مقالهی برنامه نویس ذهن خود باشید(۱) به توضیح در مورد ساختن باورها و نتیجهی توجه و احساس در زندگی میپردازیم:
شما مسئول مستقیم تمام اتفاقات تلخ و شیرین زندگی خودتون هستید
بله! هر اتفاقی که در زندگی شما رقم میخوره، قبلا در ذهنتون کدنویسی شده و شما فقط شاهد نتیجه هستید. احتمالا وقتی این جمله رو خوندید، کلی مثال نقض در ذهنتون پیدا کردید که به ما بگید نه! به این دلیل و این دلیل و …این حرف دیگه درست نیست؛ اما ما به شما ثابت میکنیم که این جمله، عین حقیقته؛ شایعترین مثالی که ممکنه بزنید، اینه که تصادفات که دیگه دست ما نیست!
ما با قطعیت به شما میگیم که هیچ چیز تصادفی در این جهان وجود نداره؛ شما خالق بیواسطهی دنیای خودتونید. شما با افکار مثبت و منفی، آیندهی خودتون رو میسازید. اگر غالب افکار شما مثبت باشه، نتایج خوب میبینید و اگر منفی باشه، نتایج بد.
احساس خوب و بد، حال خوب و بد رو رقم میزنه!
شاید همیشه برعکس این جمله رو فکر میکردید؛ اما اگر در این مورد بخوایم بگیم که اول مرغ بوده یا تخممرغ؟! قطع به یقین به شما میگیم که احساس خوب، حال خوب رو میاره و برعکس! شما به هر چیزی که بهش توجه کنید و در دلتون احساسش کنید، خواهید رسید.
شاید با خودتون بگید، من هیچوقت به این فکر نکردم که کسی بیاد خونهم دزدی یا حتی ازش هم نترسیدم، من کلا هیچوقت به دزدی فکر نکردم، پس چطور دزد تمام خونهمو خالی کرده؟! اینجا یک بحث مهم پیش میاد و اون اینه که، برای رسیدن به یک نتیجهی خاص، نیازی نیست دقیقا به همون چیز فکر کنید!
چه مثبت و چه منفی؛ در این مثال همینکه شما به افکار منفی زیادی در ماه گذشته فکر کرده باشید، کافیه تا یک اتفاق بد مثل دزدی براتون رقم بخوره! پس بدونید احساس شما عامل اصلی تمام اتفاقات زندگی شماست.
برای اینکه بیشتر متوجه تاثیر احساس بر زندگیتون بشید یک مثال دیگه میزنیم. تصور کنید صبح سوار ماشینتون شدید و دارید تو اتوبان میرید به سمت محل کارتون؛ یهو یک تصادف دلخراش رو میبینید و حالتون گرفته میشه!
حتما میخواید بگید این که دیگه دست خودمون نیست! نکته جالب دقیقا همین جاست؛ مطمئن باشید اگر شما احساس بدی نداشتید، هیچوقت به اون صحنهی تصادف نمیرسیدید! یا زودتر و یا دیرتر از اون محدوده رد میشدید و هرگز اون صحنههای دلخراش رو نمیدیدید! احتمالا الان تمام ذهن تون بههم ریخته و در حال آنالیز اتفاقات گذشته زندگیتون هستید؛ اما مهم نیست، این بههم ریختگی گاهی لازمه و باعث رشد شما میشه.
در تله تجربیات نادرست دیگران نیفتید!
وقتی به دنبال کسب نتیجهای هستی که افراد زیادی با وجود تلاشهای زیاد، موفق به کسب اون نشدند، هرگز در “تله تجارب نامناسب دیگران” نیفتید و اون رو به عنوان یک کار غیرممکن نپذیرید. در این شرایط شما باید دلیل تجربههای نامناسب افراد رو به باورهای محدودکنندهشون ربط بدید و دلیل موفقیتهای بزرگ افراد رو به باورهای مثبت قدرتمندشون ربط بدید و به این وسیله باورهایی هماهنگ با نتایج دلخواهتون رو بشناسید.
این طبیعیه که ذهن همیشه با دیدهها، شنیدهها و تجاربش قضاوت میکنه؛ پس مراقب باشید اسیر تجربههای ذهنتون نشید. در واقع بزرگترین کاری که میکنید همینه؛ این که با وجود نتایجی ناامیدکنندهای که در اطرافیانتون دیدید، هیچوقت خودتون و باورهاتون رو با اونها مقایسه نکنید و نگید که نه! شدنی نیست!
به جای کوچک کردن خواستههاتون، باورتون رو بزرگ کنید
وقتی چیزی رو ندارید اما اون رو میخواید، وقتی خواستههاتون رو بزرگتر و فراتر از تصورات ذهنیتون میبینید، باید بهجای کوچیککردن خواستههاتون، باورتون رو بزرگتر کنید. باید به جای ناباورانه نگاهکردن به اون موفقیتها و قضاوت کردن درباره اون افراد، باورهای قدرتمندی رو بشناسید که اون نتایج رو رقم زده و بعد برای ساختن اون باورها اقدام کنید.
ساختن باورها دقیقا مثل یادگیری یک زبان جدیده. باید اونقدر باورهای جدید رو تکرار کنید که ذهن تون به شنیدنش عادت کنه؛ مرحلهی بعد تعهده! متعهد باشید و به شیوه باورهای جدید رفتار و طوری به اتفاقات نگاه کنید که به احساس بهتری برسید.
وقتی به ایدههاتون فکر میکنید، نگید اگر نشه چی؟ بلکه بگید اگر بشه چی میشه… فقط به خواستههاتون فکر کنید و مواظب باشید اگر به خاطرات گذشته نگاه میکنید، فقط قسمت خوب اتفاقات رو ببینید. باورکنید این یک خوشبینی سادهلوحانه نیست؛ بلکه تنها راه رسیدن به شادی ابدیه.
بهترین راهکارها برای داشتن حس خوب و تغییر باورها
همونطور که گفتیم توجه و احساس، باورهای ما رو میسازند. در این قسمت راهکارهایی رو بهطور مختصر برای شما توضیح میدیم و در مقالههای بعد مفصل به اونها میپردازیم:
برای هرچیزی که دارید، سپاسگزاری کنید
هر روز صبح که بیدار میشید و خودتون رو در آينه میبینید؛ برای نعمت بینایی، شنوایی، برای نفس کشیدن، برای داشتن بدن سالم، برای داشتن کار، برای داشتن خانواده و برای هرچیزی که دارید، سپاسگزاری کنید. وقتی چند بار این کار رو انجام بدید، متوجه میشید که انقدر نعمت برای سپاسگزاری کردن زیاده که میتونه تمام زمان شما رو بگیره! و حالا خوب به این پروسه نگاه کنید و ببینید آيا فرصتی برای افکار منفی باقی میمونه؟!
فقط خوبیهای دیگران رو ببینید
این جمله هم ممکنه شما رو به واکنش واردار کنه! واکنشهایی از این دست که با هر کس باید مثل خودش برخورد کرد یا باید واقعبین باشیم یا … اما صبر کنید! اگر شما توانایی این رو داشته باشید که فقط خوبیهای دیگران رو ببینید، خود به خود بدیهای اونها کمرنگ میشه یا حداقل شما دیگه بدیای از اون آدم نسبت به خودتون نمیبینید.
خودتون حالتون رو خوب کنید
بله ناراحتی دست خودتون نیست و ممکنه پیش بیاد اما ناراحت موندن یا نموندن دست شماست! اگر حالتون بنا به هر دلیلی بد شد، باید سعی کنید در کمترین زمان ممکن خودتون رو خوب کنید، هرچه دیرتر اقدام کنید، کارتون سختتر میشه.
اما چجوری باید اینکار رو بکنید؟ موقعی که اتفاق بدی پیش اومد (که البته اون هم ساختهی ذهن خود شماست و در ناخودآگاهتون بوده که اتفاق افتاده) سعی کنید حواس خودتون رو پرت کنید و باز به یکی از هزاران نعمت و حال خوبی که دارید فکر کنید. با این کار تمرکزتون روی اون فکر یا اتفاق بد کمتر میشه و کم کم میتونید باهاش کنار بیاید.
به حرفهای دیگران اهمیت ندید
گر خواسته و رویایی در ذهنتون بود و تمام اطرافیانتون بهاتفاق شما رو مسخره یا نا امید کردند، باز هم مطمئن باشید میتونید به اون خواسته برسید. ما یه کلید راهگشا بهتون میدیم و اون اینه که نیازی نیست با افرادی که درکی از عقاید و باورهای شما ندارند وارد بحث بشید؛ حتی اگر نزدیکترین افراد به شما باشند.
این رو بدونید که قدم گذاشتن در این راه به هیچوجه با جار زدن و به رخ کشیدن دیگران همخوانی نداره و شما رو از خواستههاتون دور میکنه؛ چرا که در این صورت شما درگیر و بندهی نظر دیگران هستید و باز انرژی و زمانی رو که میتونید صرفا برای حال خوب خودتون صرف کنید، برای دیگران هدر میدید.
شاید تمام این حرفها شبیه خیال و رویا به نظر بیاد؛ فقط کافیه این روشها رو امتحان کنید تا خودتون نتیجهش رو ببینید؛ دقت کنید که این روشها نه هزینهای برای شما داره نه وقت زیادی ازتون میگیره؛ فقط امتحان کنید و ببینید تغییری در زندگیتون حس میکنید یا نه؟ ما به شما قول میدیم که در کمترین زمان ممکن آثار شگفتانگیزی رو در زندگیتون میبینید. در مقالههای بعدی هر کدوم از این روشها رو با جزيیات بیشتر بررسی میکنیم.
